بعضی از روایات اشاره دارد که پس از هبوط حضرت آدم و حوا از بهشت به زمین، هر دو در مکه فرود آمدند. حضرت آدم بر کوه صفا و حضرت حوا بر کوه مروه فرود آمدند؛ همان دو کوهی که حاجیان هفت بار بین آن ها می روند و باز می گردند.
مرحوم علامه طباطبایی در این باره می گوید: «کوه صفا را از آن جهت به این نام خوانده اند که صفی الله، یعنی برگزیده خدا (حضرت آدم) بر آن فرود آمد و کوه مروه را از آن رو به این نام نامیده اند که مراة، یعنی زن (همسر حضرت آدم) بر آن فرود آمد.
المیزان، ج 1ص 39.
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، ،
برچسبها:
و لقد ترکناها آية فهل من مدّکر(سوره قمر، آيه 15) ”و ما آن کشتي را محفوظ داشتيم تا آيت عبرت شود، پس کيست که پند گيرد؟“ در سال 1959، يک خلبان ترک، براساس مأموريت محول شده، چندين عکس هوايي براي مؤسسه ژئودتيک ترکيه برداشت. هنگامي که مأموريت به پايان رسيد، در ميان عکس هاي او تصويري جلب نظر مي کرد که بيشتر شبيه يک قايق بود تا چيزي ديگر، قايقي بزرگ که بر سينه تپه اي، در فاصله بيست کيلومتري کوههاي آرارات آرميده بود. |
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، ،
برچسبها:
((تصوير بين الحرمين))
شهیدان بنی هاشم علیهمالسلام در کربلا ردیف نام شهید نسبت با امام حسین علیه السلام و خلاصهای از شرح حال او
1 امام حسین علیه السلام فرزند: حضرت امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها/ قاتل: شمر بن ذی الجوشن لعنت الله علیه/ سن هنگام شهادت: 57سال/ نقل شده است که امام علیه السلام هزار و نهصد و پنجاه تن از آن لشگر را به درک فرستاد. ابتدا شخصی به نام مالک بن یسر (لعین) ضربتی بر سر امام علیه السلام زد. سپس صالح بن وهب المزنی (لعین) ضربهی دیگری بر پهلوی امام زد بعد شمر دستور داد پیکر امام علیه السلام را تیرباران نمودند، ابوایوب غنوی (لعین) تیری بر گلویش زد، حصین بن تمیم (لعین) تیری بر دهانش زد، زرعة بن شریک (لعین) تیری بر دست چپش و آن را قطع نمود، و کس دیگری بر پشتش زخمی زد، سنان ملعون نیزه بر گلو و سینه مبارکش فرونمود، سپس تیر دیگری بر امام علیه السلام زدند که امام علیه السلام افتاد، بعد خولی ملعون خواست سر امام علیه السلام را جدا کند که لرزه بر اندامش افتاد و نتوانست، آن گاه شمر لعین سر ایشان را از بدنش جدا نمود و لعنة الله علی القوم الظالمین.
2 علی اکبر فرزند: امام حسین علیه السلام/ نام مادر: لیلی، شبیهترین مردم در خَلق و خُلق به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، در سن ایشان اختلاف است. هنگام شهادت 18 یا 19 یا 25 ساله بودهاند. به صورت گروهی او را به شهادت رساندند.
---------------------------------------------------
برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب بروید..................
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، ،
برچسبها:
از علم تا خرافه
سه حیوانی که زمان مرگشان را می دانند
تحقیقات نشان میدهد مرگ آگاهی در بعضی از حیوانات وجود دارد و با مطالعه دقیق رفتار آنها میتوان نتیجه گرفت که لحظات پایان عمر حیوانات برای خودشان و اطرافیانشان قابل درک است.
شامپانزه
شامپانزهها شبیهترین موجودات به انسان به لحاظ تکاملی هستند و خصوصیات فیزیکی و روانشناختی مشابه زیادی با انسانها دارند.
زیست شناسانی که مدت ها محل زندگی شامپانزهها در باغوحش اسکاتلند را زیر نظر گرفتند برای مثال به مرگ شامپانزه ماده پنجاه سالهای در سال ۲۰۰۸ اشاره میکنند.
در آخرین ساعات زندگی این شامپانزه، همه اعضای گروه روی سکوی نزدیک او جمع شده و آرام پوست او را نوازش میکردند. پس از مرگ این شامپانزه ماده، همه از او دور شدند و تنها دختر او تمام شب را کنار مادرش باقی ماند. نکته جالب دیگر این که حتی پس از چند روز و عادی شدن رفتار شامپانزهها، آن ها تا چند روز روی سکویی که شامپانزه پیر آخرین ساعات زندگیاش را روی آن گذراند، جستوخیز نمیکردند.
فیل
تحقیقات زیادی اثبات میکند که فیلها نسبت به مرگ آگاهند و در لحظات مرگ با یکدیگر مهربانتر میشوند و نه تنها خویشاوندان درجه اول بلکه بقیه فیلها نیز نسبت به فیلی که لحظات آخر زندگی را میگذراند، توجه ویژه دارند و با حالتی حاکی از ترحم تلاش میکنند نیازهای او را رفع کنند. برای نمونه فیلی که در حال مرگ بود، پنج خانواده از فیلهای دیگر به حالت پرستاری به فیل در حال مرگ سر میزدند و به او برای زنده ماندن کمک میکردند.
قو:
قوها پرندگان زیبا و از مخلوقات خارقالعاده خداوند هستند. در افسانههای قدیمی آمده که قوی گنگ در طول عمر هیچ صدایی تولید نمیکند و تنها در نزدیکی لحظات مرگ، به گوشهای دنج پناه برده و آوازی زیبا به عنوان اختتامیه عمر خود میخواند که با اتمام آواز جانش را از دست میدهد. هنوز کسی به درستی نمیداند که آیا قوها واقعا آخرین لحظههای زندگی خود را تشخیص میدهند یا خیر اما افسانهها و تعاریف نمادین در مورد این جانداران زیبا هم چنان در فرهنگهای مختلف پابرجاست.
جام
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، ،
برچسبها:
ایا افتادن قران از دست گناه است
پاسخ:
اگر به صورت غير عمد، قرآن از دست انسان به زمين بيفتد، باید فوراً آن را بردارد و احترام كند. و چون عمدی نبوده است، گناه حساب نمی شود. (1)
پی نوشت:
1. آیت الله مکارم، استفتائات جديد، ج 1، س 1710.
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، مطالب مهم ، ،
برچسبها:
علامه سید محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان نقل کرده که : استاد ما عارف برجسته « حاج میرزا علی آقا قاضی » می گفت :
در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما ٬ مادر یکی از دخترهای افَنْدِی ها ( سنّی های دولت عثمانی ) فوت کرد.
این دختر در مرگ مادر ٬ بسیار ضجّه و گریه می کرد ٬ و جداً ناراحت بود ٬ و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادرش آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه ی حاضران به گریه افتادند .
هنگامی که جنازه ی مادر را در میان قبر گذاشتند ٬ دختر فریاد می زد : من از مادرم جدا نمی شوم ٬ هر چه می خواستند او را آرام کنند ٬ مفید واقع نشد ٬ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند ٬ ممکن است جانش به خطر بیفتد ٬ سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند ٬ و دختر هم پهلوی مادر در قبر بماند ٬ ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند ٬ و فقط روی قبر را با تخته ای بپوشانند ٬ و دریچه ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر ٬ کنار مادر خوابید ٬ فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند به سر دختر چه آمده است ٬ دیدند تمام موهای سرش سفید شده است.
پرسیدند : چرا اینطور شده ای ؟
در پاسخ گفت : شب کنار جنازه ی مادرم در قبر خوابیدم ٬ ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد ٬ آن دو فرشته مشغول سوال از عقاید مادرم شدند و او جواب می داد ٬ سوال از توحید نمودند ٬ جواب درست داد ٬ سوال از نبوت نمودند ٬ جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله (ص) است .
تا اینکه پرسیدند : امام تو کیست ؟
آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت :« من امام او نیستم » ( آن مرد محترم ٬ امام علی (ع) بود . )
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می کشید.
من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می بینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم.
مرحوم قاضی می فرمود : چون تمام طایفه ی آن دختر ٬ در مذهب اهل تسنّن بودند ٬ تحت تاثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند ( زیرا این واقعه با مذهب تشیَع ٬ تطبیق می کرد ) و خود آن دختر ٬ جلوتر از آنها به مذهب تشیّع ٬ اعتقاد پیدا کرد. ۱
۱) معادشناسی علامه محمد حسین تهرانی ٬ ج۳ ٬ ص۱۱۰ - داستان دوستان ٬ ج۵ ٬ ص ۲۱۷
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، حكايات ، ،
برچسبها:
به هر حال شکی نیست که انسان از توانایی خاص و خارقالعاده ای برخوردار است که موجبات تصرفات فرامادی و فرا طبیعی را فراهم میآورد.
در این آیه آمده که کافران در تلاش بودند چشم زخمی به پیامبر(صلی الله علیه وآله) برسانند. آنان که از هر راهی تلاش میکردند تا آن حضرت را بکشند و یا دعوتش را به تعطیلی بکشانند از ساحران و جادوگران بهره گرفتند تا این کار را انجام دهند. از این رو خداوند میفرماید: و ان یکاد الذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعواالذکر و یقولون انه لمجنون.
از نگاه روایی نیز نه تنها منعی در این رابطه وجود ندارد، بلکه روایاتی وجود دارد که بر اساس آن میتوان گفت مسئله چشم زخم تا حدی قابل قبول است، برای مثال واژههایی مثل رقی به معنای تعویذ و نوشتن دعاهایی برای چشم زخم وجود دارد. واژه حرز که هر معصومی برای خود حرز دارد.
البته نباید از این امر غافل شد که زیادهگویی ها در این مسئله بسیار است. در بین توده مردم برخی از این مباحث با خرافات عجین و موجب شده برخی اصل آن را هم انکار کنند.
برگرفته از سایت معتبر تبیانhttp://www.tebyan.net
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، مطالب مهم ، ،
برچسبها:
کشور عمان در جنوب دریای عمان قرار دارد. مقبره عمران نبی(ع) در شهر «صلاله» مرکز استان «ظُفار» قرار دارد و ظفار، جنوبیترین استان عمان است. این کشور از سمت غرب با سه کشور امارات متحده عربی، عربستان سعودی و یمن همسایه است.
صلاله نه تنها از حیث وجود زیارتگاه عمران نبی(ع) یک شهر زیارتی محسوب میشود، بلکه به دلیل موقعیت ویژه خود، مرکز فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی عمان به حساب میآید و قطب گردشگری این کشور است.
اما «عمران» کیست؟
«عمران» یکی شخصیتهای مشهور در قرآن کریم و نام مشترک پدر حضرت موسی(ع) و حضرت مریم(س) است.
البته به اعتقاد اکثر مفسران از جمله آیتالله مکارم شیرازی (تفسیر نمونه، ج 2، ص 390)، عمرانی که قرآن از آن نام میبرد همان پدر مریم مقدس است.
در آیه 33 سوره مبارکه «آل عمران» آمده است: إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ؛ خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برتری داد.
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه (المیزان، ج 3، ص 4-191) مینویسد: مراد از «آل ابراهیم» در این آیه معصومانی هستند که از طریق حضرت اسماعیل به ابراهیم خلیل میرسند و آنها پیامبر اسلام (ص) و خاندان معصوم ایشان هستند.
مرحوم علامه در روایتی که گفتوگوی امام رضا(ع) با مأمون را حکایت کرده میآورد که مأمون سوال کرد: آیا خداوند عترت پیامبر (ص) را بر سایر مردم برتری داده است؟ و حضرت فرمود: خداوند برتری عترت بر سایر مردم را در آیات قرآن روشن کرده است. مأمون پرسید: در کجای قرآن؟ امام رضا (ع) فرمود: در آیه «اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ».
همچنین این مفسر گرانسنگ ذیل «آل عمران» عمران را پدر حضرت مریم معرفی میکند و مراد از آل عمران در آیه را حضرت مریم، حضرت عیسی یا آن دو به علاوه همسر عمران میداند.
علامه طباطبایی در تفسیر خود (المیزان، ج 3، ص 260) چنین بیان میکند که «آل عمران» در این آیه یکی از ذریه ابراهیم است، پس با آوردن آل عمران دوباره آل ابراهیم را ذکر کرده است. زیرا آل ابراهیم چه از طریق اسماعیل و چه از طریق اسحاق شامل هر دو عمران و همه پیامبران و معصومان پس از ابراهیم میشود.
در واقع، «آل ابراهیم» موسی و پیامبر اسلام و برگزیدگان خاندان او را شامل میشود، زیرا همه از دودمان ابراهیم هستند. به همین دلیل است که قرآن کریم حضرت ابراهیم(ع) را موحد و مسلمان معرفی میکند: مَا کَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَکِن کَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (آل عمران/ 67)
آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر خود (نمونه، ج 2، ص 594 و 606) مینویسد: حضرت ابراهیم نه یهودی و نه مسیحی بلکه مسلمان بود، چنانچه او سالها پیش از موسی و عیسی میزیسته و تورات و انجیل پس از وی نازل شده است.
باید توجه داشت که «مسلم» در اصطلاح قرآن تنها به معنای پیروان پیامبر اسلام نیست، بلکه اسلام به معنای تسلیم مطلق بودن در برابر فرمان خدا و توحید کامل و خالص از هرگونه شرک و دوگانهپرستی است که حضرت ابراهیم پرچمدار آن بود.
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، ،
برچسبها:
ضريح مطهردر دوره قاجار این عکس را عبدالله قاجار در سال 1308قمري گرفته است.
مسجد گوهرشاد سال 1353
ضريح سوم مطهر امام رضا(ع) اين ضريح مربوط به عهد قاجاريه است و در عصر سلطنت فتحعلي شاه قاجار در سال 1238 ه.ق روي ضريح نگين نشان در حرم مطهر جاي گرفت.
نماي هوايي از حرم مطهر رضوي سال 1355 شمسي
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، ،
برچسبها:
ز چه ای ندیده کامم تو به من نظر نداري
تو مگر ز حال زار پدرت خبر نداري
گل احمر مني تو مه انور مني تو
علي اكبر مني تو – تو به من نظر نداري
علي اي آرام جانم نوگل باغ جنانم
بي تو من چه زنده مانم
به دو صد اميد خود را به ثمر چو من رساندم
ستم است اگر سر خود تو زخاك بر نداري
به كه گويم اي جگر خون كه شود ز غصه محزون
برسد به گوش ليلا كه دگر پسر نداري
گل احمر مني تو مه انور مني تو
علي اكبر مني تو - تو به من نظر نداري
سرو شمشاد وشقايق همه در سحن چمن
اي گل نسترنم از چه نيايي به برم
گل احمر مني تو مه انور مني تو
علي اكبر مني تو - تو به من نظر نداري
علي اي آرام جانم نوگل باغ جنانم
بي تو من چه زنده مانم
ز چه اي عزيز بابا نكني تو ياد صغرا
دل او ز غصه خون شد تو مگر خبر نداري
تو كه بي وفا نبودي زچه خفته اي بر من
بنشين و گفتگو كن تو مگر كمر نداري
مداح: ايمان ميرشكاري
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
بار بگشائيد، اينجا کربلاست آب و خاکش با دل و جان آشناست
بر مشام جان رسد بوي بهشت به به از اين تربت مينو سرشت
کربلا، اي آفرينش را هدف قبله گاه عاشقان از هر طرف
طورِ عشق است و مطافِ انبيا نور حق اينجاست، اي موسي بيا
جسم را احيا اگر عيسي کند جان و تن را کربلا احيا کند
گر سلامت رفت، از آتش، خليل نور ثار الله شد او را دليل
کربلا، قربانگه ذبح عظيم عرش رحمان را صراط مستقيم
گر خدا خواهي، برو اين راه را کن زيارت کوي ثار الله را
شد ز عاشوراي او يک اربعين قتلگاهش را به چشم دل ببين
ماه، اينجا، واله و سرگشته است و آن شهاب ثاقب از خود رفته است
گرد غم، افشانده بر سر کهکشان اشک خون ريزد هنوز از آسمان
اختران، سوزند چون شمع مزار مرغ شب مينالد اينجا زار زار
گاه در صحرا خروش و، گه سکوت خفته در اينجا شهيدي لا يموت
حضرت سجاد بر خاکش نوشت تشنه لب شد کشته، سالار بهشت
اربعين است، اربعين کربلاست هر طرف غوغائي از غمها بپاست
گوئي از آن خيمه هاي نيمسوز خود صداي العطش آيد هنوز
هر کجا نقشي، ز داغ ماتم است هرچه ريزد اشک، در اينجا، کم است
باشد از حسرت در اينجا يادها هان به گوش دل شنو، فريادها
در دل هر ذره، صدها مطلب است ناله ی سجاد و اشک زينب است
بايد اينجا داشت گوش معنوي تا مگر اين گفتگوها بشنوي:
عمه جان، اينجا حسين از پا فتاد چهره بر اين تربت خونين نهاد
عمه جان، اين قتلگاه اکبر است جاي پاي حيدر و پيغمبر است
عمه جان، قاسم، در اينجا شد شهيد تير بر قلب حسين اينجا رسيد
عمه جان، عباس اينجا داد دست وز غمش پشت حسين اينجا شکست
اصغر لب تشنه، اينجا، عمه جان شد ز تير حرمله خونين دهان
از براي غارت يک گوشوار شد در اينجا، کودکي نيلي عذار
تا قيامت، کربلا ماتمسراست حضرت مهدي، حسان! صاحب عزاست
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
یاس می گوید حسین احساس می گوید حسین (2)
ساقی لب تشنگان عباس می گوید حسین (2)
مست می گوید حسین سرمست می گوید حسین (2)
ساقی کرببلا تا هست می گوید حسین
تیر می گوید حسین شمشیر می گوید حسین (2)
کودک لب تشنه بی شیر می گوید حسین
آب می گوید حسین مهتاب می گوید حسین
زاده ام البنین بی تاب می گوید حسین
لاله می گوید حسین آلاله می گوید حسین (2)
ساقی اهل حرم با ناله می گوید حسین
فاطمه گوید حسین هم علقمه گوید حسین (2)
خشکِ لب عباس در هر زمزمه گوید حسین
دیده می گوید حسین غم دیده می گوید حسین (2)
پور حیدر با کف ببریده می گوید حسین
باده می گوید حسین سجاده می گوید حسین
دست من از تن جدا افتاده می گوید حسین
/ آسمان گوید حسین هم کهکشان گوید حسین /
/ دیده گریان حضرت صاحب زمان گوید حسین /
خاک می گوید حسین افلاک می گوید حسین
پاره مشک ساقی غمناک می گوید حسین
جان می گوید حسین بی جان می گوید حسین (2)
ساقی غمدیده لب تشنگان گوید حسین
دین می گوید حسین آئین می گوید حسین
تیر خورده دیده ای حق بین می گوید حسین
اشک من گوید حسین این مشک من گوید حسین
در غم او دیده پُر اشک من گوید حسین
جان می گوید حسین ایمان می گوید حسین
تیر خورده غرق خون چشمان من گوید حسین
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
میان مقتلت چون پا نهادم
عنان صبر خود از کف بدادم
به چشمم تار شده خورشید انور
که می زد دست و پا جسم تو بی سر
کنارت چون رسیدم دیدم آنجا
نشسته مادرم محزون و تنها
به نعشت می نمون گریان نظاره
که زخمت بود افزون از ستاره
توان گفتگو در او ندیدم
ز دل آه مکرر می کشیدم
مرا دید و اشارت بر سنان کرد
غم دل را بدین حالت بیان کرد
یکایک تیرها می کرد بیرون
ز جسم بی سرت با غلب پر خون
کشد این غصه آخر خواهرت را
که بیند لخت و عریان پیکرت را
به یک سو می زنم با قلب خسته
سنان و نیزه ها را دسته دسته
نه سر داری که رویت را ببوسم
نه فرست تا غم دل با تو گویم
به پشتم تازیان هها پیاپی
فرو آید اخا می بینی از نی
ببین آتش گلستانت گرفته
امان از ما و طفلانت گرفته
رسیده موسم محمل سواری
نه عباسو علی گل عزاری
بگو عباس دشمن را براند
حرم را یک به یک محمل نشاند
سپاه من یتیمان تو هستند
که مدهوش و پریشان تو هستند
به کوفه می روم تنهای تنها
به طفلان تو هستم جای بابا
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
نام اکبر به سر نعش حسینم نبرید
بگذارید جوان داده دمی آساید
دختر کوچکش از نعش پدر دور کنید
تا در این غصه و غم زنده بماند شاید
شیون اینسان به کنار بدن او نکنید
که صدای زنی از کشته او می آید
به گمانم که صدا مادر من فاطمه است
که فغانش غم تازه به غمم افزاید
ناله اینسان به تن زاده زهرا نکنید
در بر مادر این کشته ادب می باید
بنشسته است به گودال و به چشمی پر اشک
چهره بر زخم فزون تن او می ساید
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
غرقه به خون
تویی آن غرقه به خونی که بزرگ شهدایی
تو عزیز دل زهرا تو حسین خون خدایی
سرت از پیکر پاکت که لب تشنه بریده
بدنت را که به خاک سیه ای کشته کشیده
چه بود جرم و گناهت که مرمل به دم آیی
ز جه رو قلب شریفت هدف تیر بلا شد
به تو ای سرور خوبان چه جفا روی جفا شد
که به مظلومیت و خون جگر آل عبا شد
گل سالم نبود در بدن پاک تو جایی
تن عریان تو خونین به زمین در بر زینب
شده در لُجه خون غرقه مه انور زینب
نه مرا بی تو دگر تاب و توان یاور زینب
چه کند خواهر افسرده به هنگام جدایی
ز چه پامال مراکب شده گلگون بدن تو
گل من دامن صحرای بلا شد وطن تو
اسفا خاک بیابان شده جای کفن تو
نه لباسی ز تو برجا نه سلاحی نه عبایی
نه سری در بدن تو که ببوسم سر و رویت
نه تو را نای و گلویی که زنم بوسه گلویت
نه گلابی که بشویم بدن قاری گویت
نه مجالی سر نعش تو کشم آه و نوایی
تویی آن کشته که عشان به لب شط فراتی
حرمت کعبه و قصود٫ تو کشتی نجاتی
ثمر باغ نبوت کرم و عین حیاتی
به فدایت سر و جانم که به هر درد دوایی
تو حسین الگوی آزادگی و عشق و جهادی
که به سرمنزل معراج بلا گام نهادی
به ره مکتب توحید تو هستی همه دادی
حرم و زمزمی و سعی و صفایی و منایی
به برت خفته به خون قاسم و عبدالله و جعفر
ز دم تیغ جفا غرقه به خون شد علی اکبر
نه سپاه و نه علم مانده نه عباس دلاور
همه یاران تو در کربُبلا گشته فدایی
به خیام حرم تو زده شد آتش بیداد
ز عطش اهل حریمت همه در ناله و فریاد
نبود خیمه دیگر چه کنم با تب و سجاد
نگران عهد و اَیالت که سوی خیمه بیایی
همه جا بوده مرا با تو سر اُلفت و وحدت
سفری با سر خونین تو دارم سوی غربت
نگذارم به زمین بعد تو من پرچم نهضت
گل من راس تو بر نیزه کند جلوه نمایی
تو چراغ شب تاریک عزیزان بسیجی
تو به میدان شرف .... گردان بسیجی
همه دم زمزمه و نغمه مردان بسیجی
به عزای تو معلم همه در نوحه سرایی
شاعر: معلم
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
دیدم غمت ای دلبر، ای کاش نمی دیدم
تنهایی و بی یاور، ای کاش نمی دیدم
دنبال تو تا گودال، من آمدم و دیدم
بالای سرت مادر، ای کاش نمی دیدم
وقتی که برون شد خصم، از مقتل تو دیدم
خون می چکد از خنجر، ای کاش نمی دیدم
از نیزه به روی خاک ،دیدم سر تو افتاد
در زیر سم لشکر ،ای کاش نمی دیدم
دیدم که به دنبالت، با کاسه ی پر آبی
هر سوی دود دختر، ای کاش نمی دیدم
در نیمه ی شب دیدم، در پیش نگاه تو
یک دختر بی معجر ،ای کاش نمی دیدم
ای وای چه بی رحمند ،انگشت تو را بردند
تنها پی انگشتر، ای کاش نمی دیدم
من آمده بودم تا، لبهای ترا بوسم
دیدم که نداری سر، ای کاش نمی دیدم
برخیز ببین دعواست، در بین سپهداران
بهر سر آب آور، ای کاش نمی دیدم
برخیز خودت دیگر، چشمان ربابت گیر
بر نیزه شده اصغر، ای کاش نمی دیدم
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
برادر رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم
به دل داغ پیمبر را تو هم دیدی منم دیدم
زبعد داغ جانسوز پیمبر نیلی از سیلی
رخ زیبای مادر را تو هم دیدی منم دیدم
چو مادر بود پشت در تو هم بودی منم بودم
فشار ضربت در را تو هم دیدی منم دیدم
ز تیغ زاده ملجم به خون آغشته در بستر
سر ساقی کوثر را تو هم دیدی منم دیدم
حسن را پاره پاره شد جگر از سوده الله
رخ سبز برادر را تو هم دیدی منم دیدم
در این سحرای ماتم خیز و عالم سوز در یک روز
شکوفه نخل باور را تو هم دیدی منم دیدم
الا ای باغبان باغ از باد خزان پرپر
گل و سرو سنوبر را توهم دیدی منم دیدم
تو خواندی سوره انا فتحنا را منم خواندم
تن گلگون اکبر را تو هم دیدی منم دیدم
کنار نعش قاسم گریه ها کردی منم کردم
شکسته لعل و گوهر را تو همدیدی منم دیدم
کنار علقمه لب تشنه غلطان در میان خون
اگر جسم برادر را تو هم دیدی منم دیدم
ز تیغ حرمله ای زینت دوش نبی از کین
دریده حلق اصغررا تو هم دیدی منم دیدم
ولی اینک میان ما و تو فرغی است در سودا
وگرنه رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم
به سودای تو سر را میزنم بر چوبه محمل
که گویی غرق خون سر را تو هم دیدی منم دیدم
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
گلهای پرپرم کو
حسین برادرم کو
شهید بی سرم کو
حسین برادرم کو؟
ای خاک گشته گلگون
سرو صنوبرم کو
من آمدم بگوئید
آن یاس پرپرم کو؟
من زینب حزینم
دل خسته و غمینم
تنها چه سازم اینجا
یاران برادرم کو؟
ای وادی شفق گون
می پرسم از تو اکنون
شمشاد غرق در خون
یعنی که اکبرم کو؟
مشک و علم فتاده
برخاک و روبرویم
سقای تشنه کامان
نخل تناورم کو؟
از پشت پرده غم
بانگ رباب برخواست
ای مهد خالی از غم
ششماهه اصغرم کو؟
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
************
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
**************
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
************
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
***************
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
***********
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
*************
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
***********
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
**********
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
***********
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین
غلامعلی رجائی (زائر)
موضوعات مرتبط: اشعار و نوحه ها و روضه ها ، ،
برچسبها:
سوال: کفاره شکستن قسم چه می باشد؟
امام خمینی (ره)
آزاد کردن یک بنده یا اطعام ده مسکین یا پوشاندن آن ها اگر قدرت ندارد و نمی تواند سه روز روزه بگیرد.
تحریر الوسیله، نشر اسلامی ج2، ص 110، اول بحث کفارات و ص 102 م 16
آیت الله اراکی (ره)
کفاره عمل نکردن به قسم عمداً، یک بنده آزاد کند یا اطعام 10 مسکین یا پوشاندن آن ها و اگر نتواند 3 روزه بگیرد.
مسائل الواضحه، ج 2 ص 149، م 2684
آیت الله بهجت (ره)
اگر عمداً مخالف قسم عمل کند: باید یک بنده آزاد کند یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر نتواند 3 روز، روزه بگیرد.
توضیح المسائل، 1377 سیزدهم، ص 425، م 2121
آیت الله خویی (ره) اگر از روی اختیار به قسم خود عمل نکند باید یک بنده آزاد کند و یا ده فقیر را سیر کند و یا آنان را بپوشانند و اگر اینها را نتواند باید 3 روز پی در پی روزه بگیرد
----------------------------------------------
برای مطالعه بیشتر به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.............
موضوعات مرتبط: تصاوير و مطالب كلي سايت ، مطالب مهم ، ،
برچسبها:
عبدالباسط ایران
نوحه سال 96
دعا برای رفع درد دندان
مسجد حضرت زینب س در باکو پلمپ شد
آموزش تصویری تیمم،وضو و نماز
تفتيش عقايد شيعيان توسط الازهر!
بدعت دانستن جشن ميلاد پيامبراسلام(ص) مضحک است
ليست کانال هاي محبوب تبليغ ديني در تلگرام
تلاش وهابيها براي تغيير "صلوات"
حمايت تمام قد پادشاه سعودي از کشتار مسلمانان نيجريه
حضرت آيت الله جوادي آملي: عقل انسان در کيفيت ظهور حضرت حجت (عج) متحير است
آيت الله العظمي سيستاني اولين الهام بخش عرب در سال ۲۰۱۵
چگونگی پرداخت حقوق داعشی ها
بلایی که نازی هابر سر یهودیان آورند بر سر شیعیان و علوی ها خواهد آمد
مداحی شیخ علی وزیری
عالمی که پس از دفن شدن در قبر زنده شد و نجات یافت
سینیه زنی واحد در حسینیه ثارالله وزیریهای کهنوج
مرثیه های حاج شیخ علی وزیری سال94
تصاویرمحرم94
گریه برای امام حسین(ع) از منظر آیتالله بهجت
تصاویر ساخت سازِِ حسینیه ثارالله وزیریها
اهانت به آیت الله سیستانی
مردمی مانند قوم لوط
شهید مسعود شادکام
السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام
ماه رمضان
گذری در کربلا
مسجد کوفه
مفتي بزرگ اهل سنت از ظهور دجال خبر داد
چرا هنوز بايد بر سيدالشهدا (ع) گريست؟!
مرثیه خوانی
تصاویر محرم 93
تصاویر متحرک
گوشه ای از برپایی خیمه در سال 93
علي(ع) از زبان پيامبر اکرم(ص) در منابع اهل سنت
مفتی آل سعود
پیرترین پیامبر
استخاره با تسبیح
استخاره با قرآن
انواع غسل
قضا و کفاره روزه
شب قدر
نکاتی برای افراد روضه دار
چیزهایی که روزه را باطل میکند
ماه رمضان
یا صاحب الزمان ادرکنی
محل آغاز امامت و عبادت امام زمان عج
شهید جهان آرا
درباره کعبه